Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-08@16:39:01 GMT

مرد انگلیسی تباری که بانی شهرت جهانی خیام شد

تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۲۷۰۰۵

مرد انگلیسی تباری که بانی شهرت جهانی خیام شد

حکیم ابوالفتح عمربن ابراهیم الخیامی مشهور به «خیام» فیلسوف و ریاضیدان و منجم و شاعر ایرانی در سال ۴۳۹ هجری قمری در نیشابور زاده شد.

او در ترتیب رصد ملکشاهی و اصلاح تقویم جلالی همکاری داشت همچنین اشعاری به زبان پارسی و تازی و کتاب‌هایی نیز به هر دو زبان دارد که امروزه مورد توجه بسیاری از افراد در سراسر جهان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از آثار او در ریاضی و جبر و مقابله رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس، رساله فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما، و لوازم الامکنه را می‌توان اشاره کرد.

ادوارد فیتز جرالد یکی از شخصیت‌های مهم ادبی به شمار می‌رود که با ترجمه‌ رباعیات خیام هم خود به شهرت جهانی رسید و هم منجر به شهرت جهانی رباعیات خیام شد، او با ارائه آثار متعدد از زبان‌های لاتینی، یونانی، اسپانیایی، فرانسه، آلمانی و فارسی، نامه‌های زیادی نیز از خود به جای گذاشته است که در زبان و ادبیات انگلیسی جایگاه مهمی دارد.

فیتز جرالد که بود؟

ادوارد فیتز جرالد در ۱۸۰۹ میلادی در یکی از شهرهای جنوب انگلیس چشم به جهان گشود، دوران کودکی خود را با خانواده اش در فرانسه گذراند و به این ترتیب، از همان اوان زندگی با زبان های خارجی آشنایی پیدا کرد و علاقه به خصوصی در یادگیری آنها از خود نشان داد.

بیشتر بخوانید

پرواز سیمرغ عطار از زمین تا وصال حقیقت‌/ گذر از سی مرغ وجود برای خداشناسی درون

ادوارد تحصیلات خود را در مدارس خصوصی و کالج ترینیتی دانشگاه کیمبریج در ۱۸۳۰ میلادی به پایان رسانید و در دوران تحصیل خود هیچگاه شاگرد قابل توجهی نبود و ذوق و علاقه شایانی از خود نشان نمی داد اما مطالعه زیاد می کرد و به موسیقی عشق می ورزید.

ادوارد فیتز جرالد

بعد از پایان تحصیل، فیتز جرالد با پولی که خانواده اش به او تخصیص داده بودند، مدتی در لندن زندگی کرد و پس از آن به زادگاهش برگشت و در کلبه‌ای کوچک به نام بولژ در نزدیکی خانه اشرافی خانواده اش زندگی بی آلایشی را شروع کرد و وقتش را به مطالعه و نوشتن نامه به دوستانش می‌گذراند.

علاقه ادوارد به زبان فارسی از کجا شروع شد؟

آغاز زندگی اش در این کلبه ساده، طبیعتا دوستی‌های جدیدی نیز به همراه داشت، یکی از این دوستان ادوارد بایلز کاول بود که در آن موقع جوانی ۱۸ ساله بیش نبود.

کاول که بعد‌ها معلم فارسی فیتز جرالد شد، یکی از سرشناس‌ترین شرق شناسان انگلیسی است که به عنوان نخستین پروفسور زبان سنسکریت در دانشگاه کیمبریج انتخاب شد.

فیتز جرالد و کاول در کریسمس در ۱۸۴۴ میلادی برای نخستین بار در منزل یکی از کشیشان آن منطقه با هم آشنا شدند و دوستی آن‌ها از همان برخورد اول به دلیل علاقه مشترکی که در یادگیری زبان‌های مختلف داشتند شروع شد، ادوارد روزی به دوستش پیشنهاد می‌کند که فارسی را یاد بگیرد و به او قول می‌دهد که با دستور زبان فارسی اثر سرویلیام جونز شروع به آموختن زبان فارسی می‌کند و نخستین نمونه خط فارسی را می‌توان در یکی از نامه هایش یافت.

ادوارد بایلز کاول

نحوه آشنایی فیتز جرالد با خیام

فیتز جرالد در مرحله نخست آشنایی اش با خیام او را کافر اپیکوروسی که حدود ۵۰۰ سال قبل از وی زندگی می‌کرده می‌خواند، اما بعد از شناخت بیشتر خیام با او اظهار همدردی می‌کند و خواندن رباعیات را در دوران ازدواج دردناکش تسکین دهنده می‌یابد.

در این باره به کاول می‌نویسد: «حقیقت این است که از بعضی لحاظ عمر پیر بیشتر به من تعلق دارد تا به تو، من و او خیلی به هم نزدیکیم مگر این طور نیست؟ تو تمام زیبایی او را می‌بینی، اما نمی‌توانی آن طور که من او را احساس می‌کنم، احساس می‌کنی.»

از همان ابتدا که فیتز جرالد به عمر پیر دل بست تصویری از یک شعر چوپانی را که به گونه‌ای موزاییک مانند از رباعیات پراکنده ساخته می‌شد، در ذهن مجسم می‌کرد و بالاخره نیز با تشویق و راهنمایی‌های دائمی کاول موفق شد آن را به پایان رساند.

فیتز جرالد خود به خوبی آگاه بود که در ترجمه اش از اصول علمی پیروی نمی‌کند اما فکر می‌کرد از لحاظ فرم و خیلی جزئیات دیگر کارش می‌بایست برای کاول شایان توجه و جالب باشد. او می‌دانست با این برگردانش فقط بعضی از خصوصیات خیام را نشان داده است.

او می‌گوید: «خیام یکی از برجسته‌ترین شاعران فارسی زبان است و تو مرتب در اشعارش نشانه‌هایی از یک قوه تخیل منطقی می‌یابی که من حتی به خواب هم نمی‌دیدم.»

از این رو شاهکار او تنها در معرفی بعضی از افکار و فلسفه این شاعر ایرانی به دنیای غرب نیست بلکه همچنین در سرودن شعر انگلیسی بسیار زیبا و نابی است که از مرتب کردن رباعیات مجزا درست شده است، این نوع برگردان امروزه در اصطلاح نقد ادبی، تقلید نامیده می‌شود و منظور از آن ورای خصوصیات دیگر پیروی از مفهوم ساختاری یک شعر یا به عبارت دیگر اصل سازمان بندی جامع شعری است.

در ادبیات معاصر انگلیسی رباعیات ادوارد فیتز جرالد به حق بهترین نوع تقلید و فیتز جرالد خود عالی‌ترین مقلد شناخته شده اند. طوطی نامه نقشبندی، هفت پیکر نظامی، هفت منظر هاتفی و آتشکدهٔ آذر لطفعلی بیگ آذر از جمله کتاب‌هایی بودند که او آن‌ها را به دقت مطالعه می‌کرد. در حقیقت، انس و الفت او به زبان و ادب فارسی بدان پایه رسیده بود که مانند ایرانیان، بعضی از نامه‌های خود به کاول را با بیتی شعر شروع می‌کرد.

خیام به حکمت معروف تر است

دکتر امیر الهامی گفت: خیام اصولا به عنوان شاعر در ادبیات فارسی مطرح نیست، او به خاطر نخستین کتابش با عنوان چهار مقاله و یا مجمع النوادر به عنوان ریاضی دان و حکیم معرفی شده است.

حکیم خیام نیشابوری

کارشناس ادبیات گفت: شهرت شاعری خیام در ادب فارسی به سه یا چهار قرن بعد از خیام بر می‌گردد و این مهم با کتاب مرصاد العباد میسر شد چرا که از وی رباعیاتی طرح کرده است که منصوب به خیام می‌باشد.

ترجمه فیلتز از رباعیات خیام ترجمه ای آزاد است

او گفت: ترجمه‌ای که در قرن هشتم فیتز جرالد از این کتاب انجام داد، منجر به شناخت خیام در سطح جهانی شده است که یک ترجمه آزاد است، در ادبیات ما دو نوع ترجمه داریم یکی ترجمه تحت الفظی است و دیگری ترجمه آزاد.

الهامی گفت: پس فیتز یک ترجمه آزاد از رباعیات خیام به جهان ارائه کرده که این ترجمه، بیشتر به زبان مبدا توجه دارد و بنمایه‌های سست بودن جهان و نوعی تفکر خوش باش را که خیام در اشعار خود آورده، ترجمه کرده است که بسیار مورد اقبال اروپایی‌ها قرار گرفت.

این استاد دانشگاه می‌گوید: خیام در رباعیات خود از بی اعتباری دنیا سخن می‌گوید که اگر ما این بی اعتباری را با چاشنی خوش باش فراوان تری ترجمه کنیم به ذائقه تفکری که در ادبیات اروپا وجود دارد، بسیار زیباتر و دلنشین‌تر خواهد آمد.

الهامی گفت: در حال حاضر نیز یک کتاب باعنوان نوروزنامه منصوب به خیام داریم که حدسیاتی بر نگارش قطعی این کتاب توسط خود خیام وجود دارد همچنین در حوزه جبر و مقابله هم از خیام نیشابوری آثار دیگری در دسترس است.

رباعیات خیام

خیام در عصر رکود، جرات کرد تا عقایدش را آزادانه بیان کند

به گفته او، اما این آثار اساسا ترجمه نشد و بیشتر همان رباعیات خیام است که خیلی هم کم ترجمه شده و دلیل آن نیز این است که هرکسی که واهمه داشت تا در حوزه مسائل بی اعتباری دنیا یا ناپایداری‌های دنیا به گونه‌ای غیر عرفانی سخن بگوید، از زبان خیام این نگارش را انجام میداد.

این کارشناس ادبیات گفت: تصور کنید جامعه پیچیده روزگار کهن که تفتیش عقاید در آن بسیار زیاد بوده است و افراد در قرن‌های طولانی به هیچ عنوان حق اظهار نظر درباره عقاید خود نداشتند، کسی پیدا می‌شود که در اشعار خودش حرف‌هایی را می‌گوید که کسی در آن زمان جرات بیان آنها را نداشته است و آن شخص کسی جز خیام نیشابوری نبوده است.

الهامی معتقد است،  آقای دکتر زرین کوب در کتاب با کاروان حله می‌گوید من در خانه وقتی نوجوان بودم و مریض شده و از آن مریضی سخت بلند شده بودم بهتر می‌توانستم اشعار خیام را درک کنم و به  همین خاطر وقتی خیام را می‌خواندم کسی در خانواده به من گیر نمیداد، حتی در خاندان زرین کوب نیز خواندن اشعار خیام ممنوع بوده است که آقای زرین کوب پس از گذراندن دوران نقاهت و بیماری سخت توانسته بودند این مجوز را از خانواده خود بگیرد.

مقبره خیام نیشابوری در نیشابور

حکمت خیام  به کمک آزادی بیان او آمد

او گفت: خیام کسی بوده است که در زمان خودش تفکراتی را مطرح کرده است که حتی در دوران معاصر نیز از نظر خیلی‌ها معقول نیست و علت اینکه او توانسته بود این موضوعات را به راحتی در اشعار خود مطرح کند این است که او شاعر نیست چرا که در آن زمان افراد شعر می‌سرودند که از این راه درآمدی کسب کنند، اما خیام شعر نمی‌گفت تا از کسی پولی دریافت کند و همین موضوع باعث شده بود تا خیام بتواند حرف هایش را آزادانه در اشعارش بیان کند.

الهامی گفت: لازم به ذکر است که بگوییم منبع درآمد خیام نیشابوری در عصر خود از تنظیم تقویم جلالی بوده و همین موضوع سبب شده بود تا بزرگان و قدرتمندان زمان خودش به وجود او نیاز داشته باشند بنابراین او چیزی نمی‌گوید که به مزاق آن‌ها خوش بیاید و فقط حرف دل خودش را میزند.

بیشتر بخوانید

شاعری که دقیق ترین تقویم را برای ایرانیان به یادگار گذاشت/خیام منجم ایرانی را بیشتر بشناسیم دقیق‌ترین تقویم جهان یادگار دانشمند ایرانی+ فیلم نیشابور، طلای گردشگری خراسان رضوی

این استاد دانشگاه می‌گوید: در آثار خیام شما روی زمین هستید و نسبت به همه جریان‌های زمینی صحبت می‌کنید و حرفی از نگاه مادی و متریالیستی در آثار خیام نمی‌بینید، برخی از جریان‌های زمینی مربوط به مناسبت‌های مذهبی و ماورایی می‌شود که خیام درباره همه اینها صحبت کرده است.

او گفت: اما از طرفی هم خیام می‌گوید آسوده خاطر باش برای اینکه دنیا گذران است و افراد را به داشتن آرامش توصیه میکند:

برخیز و مخور غم جهان گذران            بنشین و دمی به شادمانی گذران
در تبع جهان اگر وفایی بودی             نوبت به تو خود نامدی از دگران

از نظر خیام، دنیا بی پایه و اساس است

به گفته الهامی، در این ابیات خیام به طور واضحی می‌گوید دیگران همه رفته اند و بعد می‌گوید برخی از چیز‌هایی که تو در زمین به دنبال آن میگردی اصلا در زمین نیست و در این بخش به اهالی زمین می‌گوید، زمین الزاما جایگاهی برای به دست آوردن خیلی از خواسته‌های شما نیست و در جای دیگری می‌گوید:

آنان که محیط فضل و آداب شدند        در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون          گفتند فسانه ای و در خواب شدند

این پژوهشگر ادبیات فارسی می‌گوید: حتی در همین ابیات نیز خیام می‌گوید خیلی از افراد باز هم با علم‌های دنیایی خود نتوانستند به خیلی از اسرار همین دنیا برسند.

اسرار اَزَل را نه تو دانی و نه من            وین حرفِ معما نه تو خوانی و نه من

هست از پس پرده گفت‌وگوی من و تو        چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من

او گفت: در واقع این کلام تنها برای خیام نیست و بعد از او شاعران و افراد دیگری نیز بودند که این سخنان را بیان و ابراز کردند منتها خیام قالب رباعی را انتخاب کرد که رباعی قالب خاصی برای بیان این مطلب است، این قالب، قالبی است که بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه و حکمای ما برای بیان حال درونی خود از آن استفاده می‌کردند.

خیام از اظهار عقیده کردن نمی‌ترسید!

خیام نیشابوری مردی از دیار نیشابور در خراسان بزرگ، حکیمی فرزانه بود که هشیارانه در میان یاوه‌گویی ها و رکود گفتار عقاید، توانسته بود عقایدش را آزادانه بیان کند و از کسی ترسی در دل نداشت.

شاید یکی از دلایلی که افرادی مثل فیتز جرالد که در یک برهه از زندگی خود به بحران های بزرگی بر خورده و آن زمان با خیام آشنا شده و شیفته  شخصیت و رباعیات او شده اند، همین آزادی بیان او باشد در واقع این حکیم و این بزرگ مرد با این اقدام شجاعانه توانست گنجینه ای ارزشمند از لوح وجودی انسان را به دنیا عرضه کند.

باشگاه خبرنگاران جوان خراسان رضوی مشهد

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: حکیم خیام نیشابوری چهار مقاله تقویم جلالی ادوارد فیتز جرالد ادوارد فیتز جرالد خیام نیشابوری رباعیات خیام او گفت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۲۷۰۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره

به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانه‌ای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگی‌های نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.

در این یادداشت آمده است:

«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلم‌های مختلف و طرح روایت‌های متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش می‌رفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربه‌های خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت می‌کرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایش‌های «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیده‌اند، او را به خاطر می‌آورند. بازیگر هم‌نسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را می‌داد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلی‌شان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.

افشاری، به خاطر ویژگی‌های ظاهری‌اش اغلب در نقش‌های کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه می‌رفت، صدای خوب، قدرتش در بداهه‌گویی و انعطاف بدنی‌اش کمک می‌کرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدی‌اش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد می‌تواند سیمای جوان بذله‌گو و طناز را تغییر دهد.

موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه ساده‌اش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط می‌شد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی می‌کرد، از تماشاگر خنده می‌گرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر می‌کرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و ساده‌دل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.

طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسه‌کننده عمر بازیگری افشاری را تضمین می‌کند. نکته‌ای که به نظر می‌رسد، یکی از دغدغه‌های شکل‌گیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار می‌دهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان می‌دهد که فردای حرفه‌اش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمی‌بیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی می‌کند که دوره طلایی حرفه‌اش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاری‌های فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملال‌آور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازی‌اش تینو صالحی قرار داده است.

تعامل و بده بستان‌های آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشت‌های قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلک‌های سیاسی و تکه‌پراکنی‌های اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، می‌تواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکه‌های اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی می‌کند.

برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان می‌گیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس می‌کند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوع‌الکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواسته‌ای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترس‌ها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.

«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستاره‌هاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» می‌تواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمی‌گیرد.

کد خبر 6097465 آروین موذن زاده

دیگر خبرها

  • پانزدهمین جشنواره گلغلتان نوزادان در امیریه دامغان انجام شد
  • (ویدیو) افشاگری عجیب الهام حمیدی از ازدواجش
  • مدیریت دیده بانی دریایی کشف پیش دوستانه تشکیل شد
  • قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره
  • چگونه از کلاس خصوصی زبان انگلیسی نتیجه بگیریم؟
  • آیلتس چیست؟
  • فراهم کردن قابلیت ارائه خدمات سفر و گردشگری به زبان انگلیسی در شهر اصفهان
  • کتاب «اخلاق النبی(ص) و اهل بیته(ع)» به زبان ترکی استانبولی ترجمه و منتشر شد
  • ببینید | برگزاری روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری در دبی
  • حمله شدیدالحن جواد ظریف به آل‌سعود به زبان انگلیسی