حل معمای ۷۰ ساله استرالیا/ ارتباط مقتول با شعر فارسی خیام مشخص شد!
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۲۰۱۴۵
به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری فارس به نقل از یورونیوز، یک پژوهشگر دانشگاه آدلاید استرالیا میگوید هویت یک مقتول ناشناس را پس از ۷۰ سال کشف کرده است. این مرد از زمان قتل در سال ۱۹۴۸ تا همین هفته به «سامرتون من» مشهور بود.
*یک پرونده بایگانی شده ۷۰ ساله
در اول دسامبر سال ۱۹۴۸ جسد متلاشی شده یک مرد چهل تا پنجاه ساله خوش پوش در ساحل سامرتون شهر آدلاید استرالیا پیدا شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اتفاق و نشانههای مبهم و اسرارآمیز همراه مقتول ناشناس در دوران آغاز جنگ سرد، فرضیه ارتباط قتل با سرویس جاسوسی شوروی یا مامور بودن قربانی را پیش کشید. با وجود کشف یک چمدان و شماره تلفن زنی به نام جسیکا، تحقیقات پلیس برای احراز هویت مقتول اسرارآمیز به جایی نرسید. «سامرتن من» چند ماه بعد به خاک سپرده شد.
*کارل وب جاسوس نبود
پلیس آدلاید سال گذشته با نبش قبر «سامرتون من» موافقت کرد. این کار در راستای پژوهشهای دِرِک ابوت، استاد دانشگاه آدلاید برای حل معمای قتل اسرارآمیز انجام شد.
این استاد دانشگاه با استفاده از تار موهای نگهداری شده مقتول در بایگانی پلیس موفق شد شناسه ژنتیکی (دیانای) «سامرتون من» را شناسایی کند. پلیس هم یک مدل گچی از صورت وی را در اختیار آقای ابوت قرار داد.
استاد دانشگاه آدلاید با کالین فیتزپاتریک، چهره سرشناس پزشکی قانونی ایالات متحده آمریکا و متخصص پروندههای بایگانی، همکاری را آغاز کرد. این دو نفر توانستند شجرهنامه مقتول را از دو شاخه متفاوت بازسازی کنند.
براساس یافتههای این تیم دو نفره، مقتول ناشناس، کارل وب نام دارد. او نه یک جاسوس بلکه احتمالا یک عاشق شکست خورده بوده است. کارل وب، کوچکترین پسر خانوادهای با ۶ فرزند بوده است و با زنی به نام دوروتی رابرتسون، معروف به داف وب، ازدواج کرده بود.
از قرار معلوم، کارل وب متولد ۱۹۰۵ در حومه برلین و در زمان مرگ، مهندس الکترونیک بوده است. همسرش او را رها کرده و در جنوب استرالیا ساکن شده بود. کارل در جستوجوی وب به آدلاید آمده بود.
درک ابوت به سیانان گفت: «حالا باید نتیجه وجود سم در بدن مقتول مشخص شود. من میخواهم بدانم او چگونه مرده است. همچنین باید روند زندگی و سرنوشت دوروتی را هم کشف کنیم.»
چمدان مقتول حاوی اشیائی بود که خود بر پیچیدگی معمای این قتل میافزود
ماجرای این قتل در استرالیا با توجه به عبارت پایانی ترجمه ادوارد فیتزجرالد از رباعیات خیام به پرونده «تمام شد» مشهور است.
یک رمز با بررسی تکهای از رباعیات خیام که در جیب مرد مرده پیدا شده بود با تابش نور فرابنفش آشکار شد.
رمزی که با تابش اشعه فرابنفش در جیب مقتول قابل روئیت شد
«جستین»، پرستاری که در قلب معما قرار دارد، به همراه پسرش جری فلتوس، کارآگاه قتل بازنشسته آدلاید، سالها را صرف تحقیق در مورد رمز و راز مرد سامرتون کرده است.
فیتز جرالد-مترجم معروف رباعیات خیام به انگلیسی- یک بار در نامه نوشته بود:«این اشعار پراکنده به، گمان من منظومهای بلند و پیوسته است؛ منظومهای که با تصویرهای بامداد و گل آغاز میشود و با تصویر شب و گور پایان میپذیرد و در آن میان، سرنوشت و احوال آدمیان که شبیه کوزه های سفالیاند، بیان میشود.»
ادوارد فیتز جرالد(۱۸۸۳-۱۸۰۹) مردی منزوی، دوستدار «دن کیشوت» و شاعری درجه سه بود. در ۴۰ سالگی به صورت خیلی اتفاقی به آکسفورد رفت و در رشته ادبیات فارسی که داوطلب چندانی نداشت، تحصیل کرد. بعد از فراگیری زبان فارسی دست به ترجمه متون ادبی فارسی زد.«منطق الطیر» عطار و منظومه «سلامان و آبسال» جامی را طی یک سال به انگلیسی برگرداند که چندان مورد استقبال واقع نشد. اما برای ترجمه مجموعه کوچکی که سال ۱۸۵۹ با نام«رباعیات عمر خیام؛ شاعر و منجم ایرانی» منتشر کرد، پنج سال وقت گذاشت. کتاب شامل ۷۵ شعر چهار مصراعی با عنوان نا آشنای«رباعی» بود که شباهتی به آنچه مردم انگلستان از شعر میشناختند، نداشت. این اثر تنها زمانی مورد توجه انگلیسیزبانها قرار گرفت که یک سال پس از انتشارش دست به دو شاعر نامی آن روزگار، روزتی و سوین برن افتاد چند روز بعد، قیمت کتاب از یک پنی به چند پوند رسید و بلافاصله نایاب شد. فیتزجرالد در دو نوبت دیگر ترجمهاش را ویرایش کرد. به خاطر این کار هم از ملکه ویکتوریا لقب «لرد»گرفت. و وقتی مرد، دوستداران شعر خیام شاخهای گل رز از مزار خیام آوردند و بر سر گور او کاشتند.
آنچه فیتز جرالد از خیام به غرب شناسانده(و به واسطه آن حتی در خود ایران هم توجه به خیام چند برابر شده)، دقیقاً ترجمه لفظ به لفظ رباعیات نیست. او همان طور که در شعر انگلیسی نوآوری کرد و قافیه و شعر چهار مصراعی را به آن وارد کرد، در ترجمه رباعیات هم خلاقیت به خرج داد و به نوعی آنها را بازسرایی کرد. فیتزجرالد گاهی یک رباعی را به شکل دو رباعی انگلیسی ترجمه کرده و گاهی از چند رباعی، یک رباعی جدید ساخته است.
و ترجمه مشهورترین رباعی خیام* توسط ادوارد فیتزجرالد
خیام:
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفت و گوی من و تو
چون پرده بر افتد، نه تو مانی و نه من
جرالد:
There was a Door to which I found no Key:
There was a Veil past which I could not see:
Some little Talk awhile of ME and THEE
There seemed - and then no more of THEE and ME.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: استرالیا مقتول فارسی شناسایی دانشگاه خیام شعر فارسی کارآگاه کشف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۲۰۱۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معمای مشکل غیرفوتبالی گلمحمدی و تراکتور؛ پای تعهدنامه نهاد خاص مخالف او وسط است؟
اعتمادآنلاین نوشت: یحیی گلمحمدی، سرمربی قبلی پرسپولیس که در میانه فصل استعفا داد، گزینه اصلی هدایت تراکتور است. با این وجود و در حالی که هم باشگاه تراکتور و هم یحیی گلمحمدی مذاکرات رسمی را تأیید کردند، هنوز نتیجه خاصی حاصل نشده و فعلاً تراکتور توسط حمید مطهری دستیار سابق یحیی در پرسپولیس مدیریت میشود. در این بین گفته میشود مشکلاتی غیرفوتبالی دلیل تأخیر در امضای قرارداد بین طرفین است.
هوشنگ نصیرزاده، مدیرعامل تراکتور در مصاحبهای با تأیید وجود برخی مشکلات گفت در این زمینه خود یحیی باید همکاری کند. با این حال، گلمحمدی در مصاحبهای اعلام کرد که منع قانونی برای کار کردن در ایران ندارد.
طبق اطلاعاتی که خبرنگار اعتمادآنلاین به دست آورده هر دو طرف درست میگویند! هم نصیرزاده که میگوید مشکلاتی غیرفوتبالی وجود دارد و هم یحیی که میگوید منع قانونی برای کار کردن ندارد. اتفاقاً پیچیدگی ماجرا هم همینجاست.
یحیی گلمحمدی میگوید منع قانونی ندارد، چون هیچ نامه رسمی یا حکم قانونی در این زمینه برای او مبنی بر ممنوعالکار بودن صادر نشده است. نصیرزاده میگوید مشکلاتی وجود دارد، چون برخی نهادهای خاص در استان آذربایجان شرقی به صورت شفاهی با مربیگری یحیی گلمحمدی در تراکتور مخالف هستند.
در همین زمینه، اطلاعات رسیده به خبرنگار اعتمادآنلاین حاکی از آن است که گویا محمدرضا زنوزی، مالک تراکتور و برخی مدیران تیم با امام جمعه شهر تبریز هم دیدار کردند تا با وساطت او مشکل برطرف شود و نهادهای مخالف مجوز کار گلمحمدی را صادر کنند، اما این ملاقات به نتیجه خاصی ختم نشده است.
یک منبع آگاه به خبرنگار اعتماد گفت، نهادهای مذکور از یحیی گلمحمدی خواستهاند تعهدنامهای را امضا کند تا بتواند مشغول کار شود. از جزئیات این تعهدنامه خبری در دست نیست، اما یحیی گلمحمدی با امضای آن مخالفت کرده است. این منبع آگاه به خبرنگار اعتماد گفت، تعهدنامهای که مقابل یحیی گذاشتهاند مثل همان تعهدنامهای است که ابتدای فصل مقابل جواد نکونام قرار دادند تا با امضای آن بتواند مجوز نشتسن روی نیمکت استقلال را به دست بیاورد و سرمربی استقلال آن را امضا کرد.
حال باید دید طی روزهای آینده آیا مشکل یحیی گلمحمدی برطرف میشود یا خیر.